«برای رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هماکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح میدانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعلهورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید».
رئیسجمهوری در مناظره خود با میرحسین موسوی که شب 13 خرداد برگزار شد، رقیبان خود را در برابر مجموعهای فرض کرد که با محوریت هاشمی رفسنجانی و همکاری موسوی و خاتمی علیه وی در حرکت هستند.
اما تقریبا یک هفته پس از این جریان و پس از آنکه هاشمی رفسنجانی با پاسخ منفی صدا و سیما برای تعیین فرصتی جهت دفاع از خود «قبل از پایان مهلت تبلیغات» مواجه شد، دیروز در نامهای به رهبر معظم انقلاب از نهادینه شدن دروغ و افترا در کشور ابراز نگرانی کرد.
یک روز قبل از انتشار این نامه نیز محسن هاشمی رفسنجانی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی در نامهای سرگشاده به احمدینژاد از ایراد اتهام به وی و خانوادهاش ابراز گلایه کرده بود.
در مقدمه نامهای که دیروز منتشر شد، آمده است: بهدنبال خلافگوییها و تهمتهای دکتر محمود احمدینژاد درباره بسیاری از بزرگان این کشور، از جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی، مبارز نستوه انقلاب از سال 42 تا 57، عضو کمیته حل مشکل سوخت مردم در زمستان 57 برای مذاکره با اعتصابیون شرکت نفت آبادان، عضو هیأت حل مشکلات کردستان در سال 58، عضو شورای انقلاب، سرپرست وزارت کشور در دولت موقت، رئیس مجلس شورای اسلامی از سال60 تا 68، فرمانده 8 سال دفاع مقدس، رئیسجمهوری ایران از سال 68 تا 76، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری، بسیاری از مردم شریف ایران در سراسر کشور به انحای مختلف خواستار پاسخ آیتالله هاشمی رفسنجانی به اتهامات و دفاع از دستاوردهای ارزشمند نظام اسلامی شدند.
در ادامه مقدمه این نامه به درخواست فرصتی از سوی دفتر هاشمی رفسنجانی برای دفاع از اتهامات وارده در صدا و سیما اشاره شد و آمده است: دفتر ایشان نیز در نخستین فرصت از صدا و سیما خواستار وقتی برای پاسخگویی شد، اما صدا و سیما انجام این مهم را به بعد از برگزاری انتخابات موکول کرد که عملا تاثیری نخواهد داشت.
درباره هدف از نگارش این نامه نیز ذکر شده است: از آنجایی که طی روزهای اخیر موج اعتراضهای مردمی از اقصی نقاط کشور برای علت عدمپاسخ به این دروغسازیها افزایش یافته و به خاطر اینکه موجسواران بیش از این با احساسات پاک و صادقانه مردم بازی نکنند، آیتالله هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفتهاند پاسخ به اتهامات رئیسجمهوری را به مقام معظم رهبری و از طریق معظم له به مردم شریف ایران بدهند تا حداقل تاریخ انقلاب اسلامی در آیندههای دور این تجربه تاریخی را در اختیار نسلهای متمادی ایران عزیز قرار دهد که نگذارند پدیده زشت، دروغ، افترا و تهمت در این کشور نهادینه شود.
هاشمی رفسنجانی در این نامه آورده است: متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدینژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمهچینیهای قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهکهای ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمتزدنها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم و لجنپراکنیهای باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلا در رسانههای دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحتتأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامهریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحتالشعاع قرار دادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات درخصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلف در اجرای بودجههاست و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی میداند.
رئیس مجلس خبرگان رهبری در ادامه نامه خود با اشاره به اینکه دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغپردازیها و خلافگوییهایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامیمان را نشانه گرفته بود، نوشت: زیرسؤال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیمالقدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدتهای خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمیشد.
دوران مشعشعی که خود شما پشتسر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیسجمهور و نهایتا رهبری نظام نقش و مسئولیتهای ممتازی بهعهده داشتهاید. وی ادامه داد: نقطه قابل توجه در این تهمتها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جنابعالی که هادی دولتها بودهاید و با اظهارات صریح، مدیریتها را مورد تأیید و تحسین قراردادهاید، نشانه گرفته است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این نامه آورد: بعد از جریان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جنابعالی و اینجانب که در شعارهای مردمی بهعنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بهخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سمپاشیها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقتیاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار کردند.
نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنهگران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضدانقلاب طراحی کرده بودند.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به اینکه اینجانب قصد ندارم دولت موجود را مثل دولت بنیصدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد، خاطر نشان کرد: اینجانب برای پرهیز از آلودهشدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکسالعمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.
وی در این نامه به جریان دیدارش با احمدینژاد در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) اشاره کرد و نوشت: در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدینژاد گفتم که در اظهارات او خلافگوییهای فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسؤال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهامهای نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانوادههایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفتهاند، نباشد.
در ادامه نامه آمده است: از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت، جناب آقای یزدی در پایان کار ریاستجمهوری اینجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسی رسما اعلام پاکی و منزه بودن خانواده رئیسجمهور و حتی کمشدن داراییها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را میطلبد.
معالاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملا پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوتشان دیدند و بیشک جامعه و بهخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛ اقدام به نوشتن چنین نامهای نمیکردم.
رفسنجانی نوشته است: معتقدم جنابعالی به خوبی میدانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جنابعالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع، مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بودهایم و همیشه صبورانه تهمتها و اهانتها را پشت سر گذاشتهایم و در دور جدید تهمتها و هجمهها هم از حدود 5 سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بهخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم میدارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار میگیرم و مهم این است که اینبار این تهمتها توسط رئیسجمهوری و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حقکشیهای ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت.
در این نامه ذکر شده است: تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابی مان کمتر تحتتأثیر خلافگوییها قرار میگیرند و دلیل آن آرای افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب میدانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیتهای رسمیام در رسانهها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفتهام و در موارد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کردهام و رسما گفتهام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.
رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه 4 نامزد موجود برای آمدن به صحنه از وی نظر نخواستهاند و بعد از نامزدی هم از او درخواست حمایت نکردهاند خاطر نشان کرد: اگر هم در جلساتی به هم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوقالذکر را از من نشنیدهاند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهتگیری در انتخابات نظر خواستهاند، گفتهام براساس آییننامه خود عمل کنند و حقیقتا آنها با تصمیمخودشان و همکارانشان در صحنهاند و عمل میکنند و انصافا تهمت دستنشانده بودن آنان ستم و بیحرمتی غیرقابل توجیه است.
رفسنجانی نوشت: بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالا عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمیدانم و خود جنابعالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم میدانید. ولی این نظر را رسانهای نکردهام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگنمایی کردهاند که هدف بزرگنمایی در آن مناظره روشن شد.
وی افزود: با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.
هاشمی رفسنجانی در نامهاش به رهبر معظم انقلاب نوشت: اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیدههای زشت و گناهآلودی مثل تهمتها ؛ دروغها و خلافگوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلفهای صریح خلاف قانون در اعلان افراد بهعنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاستجمهوری بدون مراعات شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاقشکن با وجود سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه میتوانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟
وی در فراز پایانی نامهاش خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است: اکنون که امام راحل(ره) آن پیر فرزانه و حلال مشکلات و ملجأ همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیتالله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند؛ در بین ما حضور ندارند، شما ماندهاید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جنابعالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هماکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح میدانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعلهورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.
لذا در فرصت باقیمانده ضروری بهنظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم درخصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نص پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتشافروخته بریزند.
رفسنجانی نامه خود را با شعر سر چشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل به پایان برده است.